English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (6767 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
brightness adaptation U انطباق با درخشندگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brilliance U درخشندگی
brilliancy U درخشندگی
coruscation U درخشندگی
effulge U درخشندگی
fulgency U درخشندگی
fulgor U درخشندگی
fulgour U درخشندگی
glim U درخشندگی
luminance U درخشندگی
radiance U درخشندگی
luminosity U درخشندگی
shines U درخشندگی
shine U درخشندگی
brightness U درخشندگی
lustre U درخشندگی
radiancy U درخشندگی
refulgence U درخشندگی
effulgence U درخشندگی
luminosity factor U درخشندگی
splendor U درخشندگی
sheen U درخشندگی
luster U درخشندگی
glittered U درخشندگی درخشش
glitter U درخشندگی درخشش
lustreer U درخشندگی صیقل
resplendence U درخشندگی جلوه
resplendency U درخشندگی جلوه
absolute luminosity U درخشندگی مطلق
apparent luminosity U درخشندگی فاهری
glared U درخشندگی زیاد
luminosity factor U ضریب درخشندگی
glares U درخشندگی زیاد
irradiance U درخشندگی تابش
chatoyancy U درخشندگی متغیر
chatoyance U درخشندگی متغیر
glare U درخشندگی زیاد
bril U واحد درخشندگی
brightness contrast U تقابل درخشندگی
glitters U درخشندگی درخشش
irradiancy U درخشندگی تابش
superposition U انطباق
self identity U انطباق
adaption U انطباق
accommodations U انطباق
accommodation U انطباق
coincidence U انطباق
adaptation U انطباق
adaptations U انطباق
conformity U انطباق
coincidences U انطباق
blaze U درخشندگی جار زدن
luminouity U فرو زندگی درخشندگی
blazed U درخشندگی جار زدن
blazes U درخشندگی جار زدن
brilliancy prize U جایزه درخشندگی شطرنج
goodness of fit U میزان انطباق
suited U تعقیب انطباق
coincidences U اقتران انطباق
sensory adaptation U انطباق حسی
light adaptation U انطباق با روشنایی
coincidence U اقتران انطباق
decency U انطباق بامورد
scotopic adaptation U انطباق با تاریکی
nonsuperimposable U انطباق ناپذیر
suits U تعقیب انطباق
matching stub U مفتول انطباق
adaptable U انطباق پذیر
social adaptiveness U انطباق اجتماعی
adaptability U قابلیت انطباق
visual adaptation U انطباق دیداری
alignments U تنظیم انطباق
adaptometer U انطباق سنج
adaptation time U زمان انطباق
adaptation syndrome U نشانگان انطباق
adaptation level U سطح انطباق
absolute accommodation U انطباق مطلق
alignment U تنظیم انطباق
adaptability U انطباق پذیری
unadapted U انطباق نایافته
dark adaptation U انطباق با تاریکی
coincident current U با انطباق جریان
superimposable U انطباق پذیر
superposable U قابل انطباق
suit U تعقیب انطباق
synchrony U انطباق تقارن
adjustability U درجه انطباق
orienting U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orients U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orient U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
sovietization U انطباق با رژیم شوروی
suit the punishment to the crime U انطباق مجازات بر جرم
synchronising U انطباق زمانی داشتن
synchronizes U انطباق زمانی داشتن
synchronised U انطباق زمانی داشتن
associable U معاشرتی انطباق پذیر
synchronises U انطباق زمانی داشتن
general adaptation syndrome U نشانگان انطباق عمومی
synchronism U ایجاد همزمانی انطباق
aberration U عدم انطباق کانونی
parallax U اختلاف منظر انطباق
synchronize U انطباق زمانی داشتن
coincidence adjustment U تعیین مسافت به وسیله انطباق
self adjustment U انطباق خود بامحیط یا چیز دیگری
compatability U قابلیت انطباق کار هماهنگ با سایردستگاهها
formalization U انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
reseau U شبکه بندی کردن عکس برای انطباق ان با نقشه
lanolin U لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
leninism U اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
rationalization U انطباق با اصول عقلانی عقلانی کردن
hair U [الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
synthetic dyes U رنگینه های شیمیایی [این رنگ ها که جدیدا وارد بازار فرش شده اند، اصالت فرش اصیل را خدشه دار نموده اند. بدلیل ثبات و درخشندگی جا افتادگی فرش را می گیرند ولی در عوض سهولت دسترسی باعث استقابل شده است.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com